آش، غذایی سنتی و باستانی، عضو جدانشدنی از فرهنگ و سفرههای ایرانی است. این خوراکیِ پختنی و رقیق، ترکیبی از بنشن، سبزی و گاهی آرد و گوشت است که با چاشنیهای گوناگون به مزۀ دلپذیری میرسد.
نقش آش در تاریخ و فرهنگ
از دیرباز، آش بیش از یک خوراکی ساده بوده؛ نمادی از ثروت و اشرافیت در میان بزرگان و ثروتمندان. در مهمانیها، جشنها، مراسم آیینی، سفرههای نذری و افطاری، آش بهعنوان غذایی اصلی و محوری حضور داشته و به زیبایی و کمالِ سفرهها میافزوده است.
ریشهشناسی کلمه «آش»
جالب است بدانید که واژۀ «آش» در ادبیات و زبان پهلوی، بهصورت مستقل یافت نمیشود و اصل آن همچنان مبهم است. برخی معتقدند این واژه از ریشۀ کلمۀ سانسکریت بهمعنیِ خوردن گرفته شده و با کلماتی در زبانهای آلمانی، لاتین، هندیاروپایی و دیگر کلمات سانسکریت که معانیِ ناشتایی، صبحانه یا شام دارند، ارتباط دارد. دیگران معتقدند که این کلمه از «آشامیدن» یا از واژهای در زبان ترکی گرفته شده است.
تنوع در گویشهای محلی
در گوشه و کنار ایران، آش با نامهای گوناگون شناخته میشود. در برخی مناطق به جای آش، کلماتی چون باج، با، شله یا شولی به کار میبرند که هرکدام تاریخچه و داستان خود را دارند.
آش، نهتنها یک غذا، بلکه بخشی از هویت و تاریخ یک ملت است. از دل طبیعت و فرهنگ ایران، «آش» بهعنوان یادگاری از گذشتهها، همچنان در دل و سفرههای مردم جای دارد.
منابع:
کتاب دانشنامۀ فرهنگ مردم ایراندیدگاهها
(0)